نازی نازی ، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

نازنین نرگس نفس مامان

جمله های بیادماندنی

من از اونجایی که زبونم یه کوچولو درازه گاهی یه جمله هایی میگم یعنی یاد میگیرم کجا باید چی بگم   یه روز زمستونی که برف زیادی اومده بود مامان جی داشت از برف های روی درخت ها فیلم میگرفت من هم داشتم بازی میکردم  یه هو گفتم چه کار میکنی مامان تعجب کرد     وقتی سرش رو برگردوند دید من بلوزم رو بردم بالا    کلی ذوق زده اخه من هر وقت این کار رو میکردم مامان میگفت چه کار میکنی الان سرما میخوری حالا وقتی دید من خودم به خودم اینجوری گفتم کلی من رو تحویل گرفت اون وقت من یک سال و سه ماهه بودم صدای ضبط شده من رو دایم میذاشت و گوش میکرد  انگاری که چی شده حالا&nbs...
29 ارديبهشت 1390

بازی

امروز صبح با یه ترفند جدید مامان جی رو بیدار کردم سه روزه خوب جواب میده گفتم مامان مامان پی پی رفت پی پی رفت پی پی رفت یعنی پی پی دارم مامان جی هم مثل فشنگ از جاش میپره من هم میگم مامان اسشویی اوله اودو خودم هم جای پوشکها رو بلدم میرم یه پوشک اماده میکنم مامان هم با چشمای بسته من رو میبره اسشویی توی طول روز هم از این بازی لذت میبرم همیشه به دروغ میگم مامان اودو پی پی رفت گاهی هم که حوصله ندارم پی پی میکنم بعد به مامان اعلام میکنم ولی اکثرا الکی میگم تا من رو ببره اسشویی این بازی خوبیه هیجان داره میگم اودو پی پی بعد خودم فرار میکنم تا مامان اودویه دنبالم ای که چه کیفی داره امروز...
29 ارديبهشت 1390

بدون عنوان

یک سال ونیم از تولد فرشته کوچولوی مهربون مامان گذشت مامان جون هر شب که با زور میخوابونتت     از اون لبای کوچولوی قشنگت یه بوس کوچولو میکنه مثل بوسهای خودت خوشکل وخوشمزه ای که ارامش بعد از طوفان صفا داره که اون هم با فکر شیرین کاری هات شیرین تر میشه چقدر خوشکل وناز لالا میکنی خوش به حالت دنیای قشنگی داری همه دغدغه ات اینه بری ددر فقط ددر عاشق ددر اصلا فکر کنم شبها هم خواب ددر ببینی مامان جون اومدی شدی همه هستی ما یه دختر لوس وناناز خوش اومدی خوش نشین بشین تو دل وتکون نخور وروجک &nb...
29 ارديبهشت 1390

من وعمه جی

من عمه جی رو خیلی دوش دارم اخه کاراش بانمکه مثل خودمه من رو لوس کرده اخه خیلی من رو بوس کرده یه بازی هایی داره که من خیلی دوش دارم اصلا محدودیت نداره اجازه میده به همه چی دست بزنم با همه چی بازی کنم هر وقت میخواد بره خانم گلش رو از مدرسه بیاره من رو با خودش میبره من هم حسابی کیف میکنم اگه زود به من گفت که میخوایم بریم ددر من از خوشحالی کارای عجیب میکنم من هر وقت لثه هام میخواره مامان رو گاز میگیرم ولی عمه رو نه این یه قانونه هیچ قانونی هم واسه غذا خوردن نداره من همیشه عمه رو میپام یه وقت بدون من ددر نره من صدای نفس زدنش رو میشناسم ...
29 ارديبهشت 1390

مهر

با همه وجود دوستت داریم نازگلی نه یکی نه دوتا قد تموم دنیا ...
29 ارديبهشت 1390

لالا

من الان لالا کردم ولی توی لالا هم دست از سر باباجی بر نمیدارم توی خواب حرفهای من اینه باباجی رفت رفت اخه دلهره دارم یه بار بره ددر من رو با خودش نبره ...
29 ارديبهشت 1390

رشد نازگلی

نازنین خانمی توی بعضی کارا تنبل بود مثل دندون در اوردن الان هم یه کوچولو تنبلی میکنه نازگل ما توی 9ماه و27 روزگی بالاخره دندون خوشکلش رو به ما نشون داد ای بچه تنبل حالا که تقریبا 19 ماهشه 12 تا دندون داره ولی هنوز دندونای نیشش رو در نیورده ای بچه تنبل نی نی گلی ما توی 5ماه ویک هفتگی شروع به نشستن کرد وخیلی سریعیاد گرفت قبل از اینکه وارد شش ماهگی بشه کاملا ومستقل مینشست افرین خانم گلی وقتی مینشست شبیه یه توپ قلقلی میشد ولی اصلا نه سینه خیز رفت نه چهار دست وپا در عوضش نه ماه ونیم که بود وای میستاد واز بغل مامان که با بابا یه متر فاصله داشت راه میرفت میپرید بغل بابا ول...
29 ارديبهشت 1390

نرگس و سه چرخه

چند روزی هست که قصد داشتیم واسه گل زندگیمون یه سه چرخه بخریم بالاخره دیروز بعدازظهر من وبابا ونرگس خانم رفتیم واسه خرید سه چرخه جالب بود که انگاری میدونست چه خبره وقتی رسیدیم در مغازه اول دقیقا رفت سمت همون سه چرخه که توی ذهنمون قرار بود واسش بخریم ولی طبق عادت فقط نگاه کردیم و پرسیدیم و رفتیم مغازه های دیگه رو هم نگاه کردیم بالاخره تصمیم گرفتیم یه سه چرخه کمک فنر دار واسش بگیریم پاهای خانم گلی به پدال نمیرسه ولی اشکال نداره دلش شاد شد چند ماه دیکه حتما میتونه یه سواری مستقل بخوره توی مغازه نشست توی سه چرخه واصلا قصد بیرون اومدن رو نداشت همون جوری تا در ماشین خانمی رو اوردیم بعد با شرمن...
29 ارديبهشت 1390